نبرد خدایان: جنگهای کیهانی در نوشتههای کهن ایرانی
نویسنده:
امید عطائی
امتیاز دهید
فهرست:
بخش یکم (نبرد اهریمن با اهورا):
زمین بدون زمان - بر آمدن خورشید از غرب - زمینرزه و تندباد - جهان در کام تاریکی - بدترین زمستان - باران بزرگ - خوبارش - دیوان مازندران - پریان - اهریمن هزار چهره - موش پرنده - گاو آسمانی - ابرهای شگفتانگیز - صور جمشید - اهریمن دربند.
بخش دوم (اژدهای آتشین آسمانی):
اژدها و شیتان - ویژگیهای اژدها - راز اژیدهاک - سیمرغ و اژدها - اژدها و ماه - اژدهای سه سر - فرجام ضحاک - دگردیسی اژدها - اژی شاخدار - یادمانهای اژدها.
بخش سوم (هفت خدای کیهان):
نبرد خدایان - آناهیتا: بانوی خدایان - بهرام: جنگجوی سرخ - تیر: پیک خدایان - کیوان: شاه تاریکی - هرمزد: ستاره زندگی - خورشید: خدای روشنایی - ماه: خداوند شب.
بخش چهارم (بازگشت اهریمن):
گذشته در آینده - فرجامنگریهای ایرانی - فرجامنگریهای یهودی - فرجامنگریهای مسیحی - فرجامنگریهای اسکاندیناوی.
بخش پنجم (آشوب جهانی):
رویدادهای کیهانی - شمشیر آتشبار - هیولاهای آسمانی - گرگ و مار - سوی شوم شمال - چاه شیتان - ناهنجاریهای آسمانی - دگرگونیهای زمین - بازماندگان کوهنشین - بر هم خوردن گاهشماری - شمارههای اسرارآمیز – رهانندة آسمانی.
بخش ششم (رهانندگان):
شاه-پهلوانان رهاننده ایرانی - مهر و مسیح - زرتشت: ستاره زرین - کوروش: مسیح خداوند.
پیشگفتار
در گذشتهای دور، رویدادهایی بزرگ، از بلندای آسمان تا ژرفای زمین، سراسر جهان را تکان داد و رخنهای شگرف بر بینشها و آیینهای بشری به جای نهاد. از آن دوران پر آشوب و غوغا، یادوارهها و داستانهای بسیاری به دست ما رسیده که با بررسی و برابری آنها، چشمانداز شگفتانگیز و روشنی از میان تیرگیهای تاریخ کهن نمودار میشود. البته این داستانها به انگیزههایی چند، دچار دگرگونی و پیچیدگی شده و به گونهای رازآمیز در آمده است. در این باره، استاد سخن پارسی، فردوسی توسی، در سرآغاز شاهنامه میفرماید:
تو این را دروغ و فسانه مخوان / به یک سان روش در زمانه مدان
کزو هر چه اندر خورد با خرد / دگر بر ره مرز معنی بود
برای شناخت داستانها و آشنایی با زبان رمزآمیزشان، بایسته است نخست از ویژگیهای داستان آگاهی یافت.
ویژگیهای داستان
داستانی که به گونه دینی و آیینی باشد، بیشتر به نام استوره، و گونه پهلوانیاش به نام حماسه خوانده میشود، و دارای این ویژگیهاست:
1- نمادپردازی
پندار شاعرانة انسان همواره گرایش به نمادپردازی و همانندسازی داشته است. زمانی که هلال ماه در آسمان نمایان میشد، آن را به گونة شاخ گاو میدید و ماه را گاو آسمانی مینامید. خورشید گاهی مانند شیر، و گاه بسان شاهین زرین و تیزپروازی بود که هر روز از شرق تا غرب را میپیمود، و به همینگونه، سایر آفریدههای مهم طبیعت دارای نماد ویژهای بودند.
2- بازآفرینی
از آنجا که یک رویداد از زوایای ناهمسان دیده میشود، بنابراین داستانهای گوناگونی که همریشه هستند، بازآفرینی میگردد. برای نمونه، در بخش استورهای شاهنامه (پیشدادیان) کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید در پی هم به پادشاهی میرسند، اما از دیدگاه استورهشناسی، این پادشاهان در واقع، یک تن بودهاند که به چهرههای گوناگون و بنابراین نامهای گوناگون دیده شده است.
3- دگردیسی
از ویژگیهای شگرف یک استوره، دگردیسی و تغییر قهرمان داستان است که سیمایی متضاد به خود میگیرد و «ضد قهرمان» میگردد. در درجهای بالاتر، میبینیم که خدای یک قوم، در نزد قوم دیگر، اهریمن شناخته میشود و برعکس.
گاهی دگردیسی به این گونه بوده که یک ایزد، سیمای انسانی یافته و تبدیل به پادشاه و یا پهلوان گردیده است.
دفترهای پایه
از آشوب جهانی، داستانها و یادوارههایی در لابلای کتابها و دفترهای کهن به چشم میخورد که بیشتر آنها، متنهای مقدس هستند. روایات ایرانی دربردارنده آگاهیهای مهمی در این زمینه میباشد و دیگران از ادبیات استورهای ایران، بهرههای بسیار بردهاند. اینک با مهمترین دفترهای پایه آشنا میشویم.
یشتها:
یکی از بلندترین و دلکشترین بخشهای اوستا، یشتها نام دارد. یشت به معنی ستایش و نیایش ایزدان است. در گاهشماری باستانی ایران، هر ماه دارای سی روز بود و هر روز، یشت یا سرود ویژهای داشت. برخی از یشتها بجز نیایش، دربردارندة آگاهیهای سودمندی دربارة استورهها و داستانهای ایران باستان میباشند. یشتها را میتوان از کهنترین سرودههای به جا مانده در تاریخ بشر دانست.
وندیداد:
وندیداد کتابی است دینی و به معنی «قانون ضد دیو» میباشد. این اثر افزون بر مطالب حقوقی و آیینی، دارای آگاهیهای جغرافیایی و تاریخی نیز میباشد. از مهمترین بخشهای وندیداد، داستان جمشید است که پارهای از نکات آن، در هیچ یک از متون پهلوی و پارسی به چشم نمیخورد.
دینکرد:
دینکرد بزرگترین و برجستهترین اثر مزدیسنی است. از 9 بخش این کتاب، دو بخش نخستین و آغاز بخش سوم در دست نیست. این کتاب دو مؤلف داشته است: یکی «آذر فرنبغ» که در سده سوم هجری میزیست، و دیگری «آذرباد» که تالیف «آذر فرنبغ» را از نو تحریر و تکمیل کرده و بخش نهم را بر آن افزوده است. در کتابهای سوم، چهارم و پنجم دینکرد از مباحث پیچیدهای دربارة گاهشماری و نجوم سخن رفته است.
بُندَهِش:
بندهش که تلفظ پارسی میانة آن «بون دهیشن» است از دو بخش «بون» به معنای بُن و آغاز، و «دهیشن» برابر واژة دهش در فارسی، به معنای آفرینش، و در مجموع به معنای «آفرینش آغازین» است. اما مطالب کتاب به هیچ روی به مسئله آفرینش محدود نمیگردد و بخش عمدهای از آن، به مسائل پایان جهان مربوط است، حتی سخن از پیشگوییها در میان میباشد. این کتاب در سدة سوم هجری نوشته شده و گردآورندهاش «فرنبغ دادگی» بوده است. در چند فصل بندهش، بحثهای بسیاری دربارة نجوم انجام یافته که از نظر تحقیق در نجوم در ایران، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
گزیدههای زادسِپَرم:
کتاب، همانگونه که از نامش پیداست، گزیدههایی از یک کتاب بزرگتر یا مجموعههای مختلف دیگر است که به اقتضای موضوع، در کنار یکدیگر نهاده شده است. این اثر که توسط «زادسپرم» نوشته شده، همعصر بندهش میباشد (سده سوم هجری). بسیاری از مطالب گزیدهها و بندهش، در موضوع و حتی جملهها و عبارتها با یکدیگر مشترک و از حیث شیوه نگارش نیز به یکدیگر نزدیکند.
روایت پهلوی:
نام نویسنده و زمان گردآوری کتاب آشکار نیست؛ همین اندازه دریافتهاند که پس از ساسانیان نگاشته شده است. روایت پهلوی گنجینهای باارزش از دیدگاه استورهشناسی است. نویسنده هنگام گفتگو از آغاز و فرجام جهان و مطالب جنبی مربوط به این دو، نکات استورهای را در طیفی گسترده بیان میکند که بسیاری از آنها در این زمینه منحصر به فردند. حتی در مبحث آفرینش که در کتابهای دیگر مانند بندهش و زادسپرم از آن گفتگو شده، نویسنده روایت به نکاتی پرداخته است که با هیچ یک از دو اثر یاد شده قابل قیاس نیست.
زند و هومن یسن:
در این کتاب، که «بهمن یشت» نیز خوانده شده، رویدادهای جهان از زمان زرتشت تا پایان جهان پیشگویی گردیده است. احتمال میرود این کتاب، خلاصة متن اصلی اوستایی بوده و بخشهای دیگری از اوستا نیز به آن افزوده شده باشد. گردآورنده این دستچین، از پادشاهان ساسانی پس از خسرو انوشیروان نامی به میان نیاورده و شاید اصل زند یا شرح «وهومن یسن» در اواخر دوره پادشاهی انوشیروان یا کمی پس از او، از اوستا ترجمه شده است.
جاماسپنامه:
موضوع «جاماسپنامه»، پیشگوییهای جاماسپ وزیر گشتاسپ است. فصل یکم کتاب اوضاع و احوال پایان هزاره زرتشت را شرح میدهد. فصل دوم از آفتهای طبیعت و آشوبها و جنگها یاد میکند. فصل سوم به صورت گفت و شنودی است میان اهورامزدا و زرتشت درباره رستاخیز جهان.
مینوی خرد:
«دادِستان مینوی خرد» یا «احکام مینوی خرد» از اندرزنامههای پهلوی به شمار میرود که مطالبی دربارة آفرینش و رویدادهای اساتیری دارد. در زمینة نجوم نیز آگاهیهایی به چشم میخورد که به چند عنوان اشاره میشود: دوازده برج و هفت سیاره، وضع آسمان و زمین، ستارگان و خورشید و ماه، چگونگی آفرینش مخلوقات اورمزد و اهریمن و...
شاهنامه:
در میان شاهنامههایی که به نظم و به نثر بودهاند، شاهنامة فردوسی، نامدارترین و پرارجترین آنهاست و آگاهیهای مهمی را در بر دارد که برخی از بنیادهای اوستایی - پهلوی آنها، به دست ما نرسیده است. گاه یک واژه یا یک بیت از شاهنامه، کلیدی میباشد برای گشودن درهای راز استورهها، و میتواند روشنگر بسیاری از چیستانها در متنهای به جا ماندة کهن باشد. از این رو شایسته است تا شاهنامه را به گونهای هر چه دقیقتر با نوشتههای باستانی، تطبیق و برابری داد.
ریگودا:
«ریگودا» که کهنترین اثر ایرانیان هندی است، قدیمیترین سرودها در مجموعه وداها میباشد و نخستینِ آنها، در ایران پیش از کوچ به هند، به سرایش در آمده است. سرودههای ریگودا از نظر پیشینه و قدمت، پس از سرودههای اوستایی جای دارند. از این رو، برای پژوهش در تاریخ «استورهشناسی ودایی» لازم است اوستا به عنوان یک متن صحیح و قدیم، راهنما باشد و مورد بررسی قرار بگیرد. مطالعه ریگودا برای شناخت گوشههایی از فرهنگ ایران باستان، اهمیت بسزایی دارد.
تورات:
تورات مجموعهای است از کتابهای پیامبران یهودی که دربردارندة استورههای آفرینش، سرگذشت بنیاسرائیل و قوانین دینی میباشد. استورههای آفرینش تورات که در «سفر پیدایش» و «سفر خروج» به چشم میخورد، ریشههایی ایرانی دارد. هزاران سال پیش، گروههایی از ایرانیان در میاندورود (بینالنهرین) به سر میبردند که امروزه سومری خوانده میشوند. در میان ایرانیان سومری، پیامبر نامداری به نام ابرام یا ابراهیم پدیدار شد و برخی از تیرههای سومری با راهنمایی وی، به سوی فلستین کوچ کردند. به نظر میرسد که تیرههای دیگری از ایرانیان نیز به نام «ایبریان» یا عبریان از کنارههای غربی دریای خزر که «ایبریا» خوانده میشد، به پسرعموهای خود پیوستند. در طی سالیانی دراز، این مهاجران که استورههای سرزمین نخستین خود را فراموش نکرده بودند، چنان تغییر شکل دادند که به دشواری میشد نژاد و فرهنگ ایرانی آنها را دریافت.
دومین مرحله از رخنه بینشهای ایرانی در تورات، پس از گشودن بابل و آزادی یهودیان به دست کورش بزرگ، انجام گرفت. بویژه که تنی چند از پیامبران نامدار یهودی مانند عزرا، نحمیا، استر، دانیال و... در دربار شاهنشاهان هخامنشی به سر میبردند و با فرهنگ ایرانی آشنایی داشتند.
انجیل:
امروزه چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا مورد تایید دستگاه کلیسا میباشد. افزون بر این انجیلهای چهارگانه، انجیلهای دیگری نیز در دست بود. به نوشتة «بیرونی» در «آثارالباقیه»:
«پیروان مانی را جداگانه انجیلی است که از بدو تا ختم آن، با آنچه نصاری گفتهاند، مخالف است و پیروان مانی به آن معتقدند و چنین میپندارند که انجیل صحیح، همین است و بس؛ و آنچه را که مسیح آورده و بدان عمل نموده، موافق و مطابق با مظامین این انجیل است و غیر از آن، هر انجیل دیگری باطل، و پیروان آن، به مسیح آن را افترا زدهاند. و انجیل را نسخهای است که به انجیل سبعین موسوم و منسوب به بلامس است و در صدر آن، چنین مکتوب است که این نسخه را سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان پارسی نگاشته».
یوحنا، حواری مسیح، کتابی دربارة مکاشفات و رویاهایش دارد که مربوط به فرجام جهان بوده و در آن، آثار بینشهای مغانی کاملا آشکار است.
بیشتر
بخش یکم (نبرد اهریمن با اهورا):
زمین بدون زمان - بر آمدن خورشید از غرب - زمینرزه و تندباد - جهان در کام تاریکی - بدترین زمستان - باران بزرگ - خوبارش - دیوان مازندران - پریان - اهریمن هزار چهره - موش پرنده - گاو آسمانی - ابرهای شگفتانگیز - صور جمشید - اهریمن دربند.
بخش دوم (اژدهای آتشین آسمانی):
اژدها و شیتان - ویژگیهای اژدها - راز اژیدهاک - سیمرغ و اژدها - اژدها و ماه - اژدهای سه سر - فرجام ضحاک - دگردیسی اژدها - اژی شاخدار - یادمانهای اژدها.
بخش سوم (هفت خدای کیهان):
نبرد خدایان - آناهیتا: بانوی خدایان - بهرام: جنگجوی سرخ - تیر: پیک خدایان - کیوان: شاه تاریکی - هرمزد: ستاره زندگی - خورشید: خدای روشنایی - ماه: خداوند شب.
بخش چهارم (بازگشت اهریمن):
گذشته در آینده - فرجامنگریهای ایرانی - فرجامنگریهای یهودی - فرجامنگریهای مسیحی - فرجامنگریهای اسکاندیناوی.
بخش پنجم (آشوب جهانی):
رویدادهای کیهانی - شمشیر آتشبار - هیولاهای آسمانی - گرگ و مار - سوی شوم شمال - چاه شیتان - ناهنجاریهای آسمانی - دگرگونیهای زمین - بازماندگان کوهنشین - بر هم خوردن گاهشماری - شمارههای اسرارآمیز – رهانندة آسمانی.
بخش ششم (رهانندگان):
شاه-پهلوانان رهاننده ایرانی - مهر و مسیح - زرتشت: ستاره زرین - کوروش: مسیح خداوند.
پیشگفتار
در گذشتهای دور، رویدادهایی بزرگ، از بلندای آسمان تا ژرفای زمین، سراسر جهان را تکان داد و رخنهای شگرف بر بینشها و آیینهای بشری به جای نهاد. از آن دوران پر آشوب و غوغا، یادوارهها و داستانهای بسیاری به دست ما رسیده که با بررسی و برابری آنها، چشمانداز شگفتانگیز و روشنی از میان تیرگیهای تاریخ کهن نمودار میشود. البته این داستانها به انگیزههایی چند، دچار دگرگونی و پیچیدگی شده و به گونهای رازآمیز در آمده است. در این باره، استاد سخن پارسی، فردوسی توسی، در سرآغاز شاهنامه میفرماید:
تو این را دروغ و فسانه مخوان / به یک سان روش در زمانه مدان
کزو هر چه اندر خورد با خرد / دگر بر ره مرز معنی بود
برای شناخت داستانها و آشنایی با زبان رمزآمیزشان، بایسته است نخست از ویژگیهای داستان آگاهی یافت.
ویژگیهای داستان
داستانی که به گونه دینی و آیینی باشد، بیشتر به نام استوره، و گونه پهلوانیاش به نام حماسه خوانده میشود، و دارای این ویژگیهاست:
1- نمادپردازی
پندار شاعرانة انسان همواره گرایش به نمادپردازی و همانندسازی داشته است. زمانی که هلال ماه در آسمان نمایان میشد، آن را به گونة شاخ گاو میدید و ماه را گاو آسمانی مینامید. خورشید گاهی مانند شیر، و گاه بسان شاهین زرین و تیزپروازی بود که هر روز از شرق تا غرب را میپیمود، و به همینگونه، سایر آفریدههای مهم طبیعت دارای نماد ویژهای بودند.
2- بازآفرینی
از آنجا که یک رویداد از زوایای ناهمسان دیده میشود، بنابراین داستانهای گوناگونی که همریشه هستند، بازآفرینی میگردد. برای نمونه، در بخش استورهای شاهنامه (پیشدادیان) کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید در پی هم به پادشاهی میرسند، اما از دیدگاه استورهشناسی، این پادشاهان در واقع، یک تن بودهاند که به چهرههای گوناگون و بنابراین نامهای گوناگون دیده شده است.
3- دگردیسی
از ویژگیهای شگرف یک استوره، دگردیسی و تغییر قهرمان داستان است که سیمایی متضاد به خود میگیرد و «ضد قهرمان» میگردد. در درجهای بالاتر، میبینیم که خدای یک قوم، در نزد قوم دیگر، اهریمن شناخته میشود و برعکس.
گاهی دگردیسی به این گونه بوده که یک ایزد، سیمای انسانی یافته و تبدیل به پادشاه و یا پهلوان گردیده است.
دفترهای پایه
از آشوب جهانی، داستانها و یادوارههایی در لابلای کتابها و دفترهای کهن به چشم میخورد که بیشتر آنها، متنهای مقدس هستند. روایات ایرانی دربردارنده آگاهیهای مهمی در این زمینه میباشد و دیگران از ادبیات استورهای ایران، بهرههای بسیار بردهاند. اینک با مهمترین دفترهای پایه آشنا میشویم.
یشتها:
یکی از بلندترین و دلکشترین بخشهای اوستا، یشتها نام دارد. یشت به معنی ستایش و نیایش ایزدان است. در گاهشماری باستانی ایران، هر ماه دارای سی روز بود و هر روز، یشت یا سرود ویژهای داشت. برخی از یشتها بجز نیایش، دربردارندة آگاهیهای سودمندی دربارة استورهها و داستانهای ایران باستان میباشند. یشتها را میتوان از کهنترین سرودههای به جا مانده در تاریخ بشر دانست.
وندیداد:
وندیداد کتابی است دینی و به معنی «قانون ضد دیو» میباشد. این اثر افزون بر مطالب حقوقی و آیینی، دارای آگاهیهای جغرافیایی و تاریخی نیز میباشد. از مهمترین بخشهای وندیداد، داستان جمشید است که پارهای از نکات آن، در هیچ یک از متون پهلوی و پارسی به چشم نمیخورد.
دینکرد:
دینکرد بزرگترین و برجستهترین اثر مزدیسنی است. از 9 بخش این کتاب، دو بخش نخستین و آغاز بخش سوم در دست نیست. این کتاب دو مؤلف داشته است: یکی «آذر فرنبغ» که در سده سوم هجری میزیست، و دیگری «آذرباد» که تالیف «آذر فرنبغ» را از نو تحریر و تکمیل کرده و بخش نهم را بر آن افزوده است. در کتابهای سوم، چهارم و پنجم دینکرد از مباحث پیچیدهای دربارة گاهشماری و نجوم سخن رفته است.
بُندَهِش:
بندهش که تلفظ پارسی میانة آن «بون دهیشن» است از دو بخش «بون» به معنای بُن و آغاز، و «دهیشن» برابر واژة دهش در فارسی، به معنای آفرینش، و در مجموع به معنای «آفرینش آغازین» است. اما مطالب کتاب به هیچ روی به مسئله آفرینش محدود نمیگردد و بخش عمدهای از آن، به مسائل پایان جهان مربوط است، حتی سخن از پیشگوییها در میان میباشد. این کتاب در سدة سوم هجری نوشته شده و گردآورندهاش «فرنبغ دادگی» بوده است. در چند فصل بندهش، بحثهای بسیاری دربارة نجوم انجام یافته که از نظر تحقیق در نجوم در ایران، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
گزیدههای زادسِپَرم:
کتاب، همانگونه که از نامش پیداست، گزیدههایی از یک کتاب بزرگتر یا مجموعههای مختلف دیگر است که به اقتضای موضوع، در کنار یکدیگر نهاده شده است. این اثر که توسط «زادسپرم» نوشته شده، همعصر بندهش میباشد (سده سوم هجری). بسیاری از مطالب گزیدهها و بندهش، در موضوع و حتی جملهها و عبارتها با یکدیگر مشترک و از حیث شیوه نگارش نیز به یکدیگر نزدیکند.
روایت پهلوی:
نام نویسنده و زمان گردآوری کتاب آشکار نیست؛ همین اندازه دریافتهاند که پس از ساسانیان نگاشته شده است. روایت پهلوی گنجینهای باارزش از دیدگاه استورهشناسی است. نویسنده هنگام گفتگو از آغاز و فرجام جهان و مطالب جنبی مربوط به این دو، نکات استورهای را در طیفی گسترده بیان میکند که بسیاری از آنها در این زمینه منحصر به فردند. حتی در مبحث آفرینش که در کتابهای دیگر مانند بندهش و زادسپرم از آن گفتگو شده، نویسنده روایت به نکاتی پرداخته است که با هیچ یک از دو اثر یاد شده قابل قیاس نیست.
زند و هومن یسن:
در این کتاب، که «بهمن یشت» نیز خوانده شده، رویدادهای جهان از زمان زرتشت تا پایان جهان پیشگویی گردیده است. احتمال میرود این کتاب، خلاصة متن اصلی اوستایی بوده و بخشهای دیگری از اوستا نیز به آن افزوده شده باشد. گردآورنده این دستچین، از پادشاهان ساسانی پس از خسرو انوشیروان نامی به میان نیاورده و شاید اصل زند یا شرح «وهومن یسن» در اواخر دوره پادشاهی انوشیروان یا کمی پس از او، از اوستا ترجمه شده است.
جاماسپنامه:
موضوع «جاماسپنامه»، پیشگوییهای جاماسپ وزیر گشتاسپ است. فصل یکم کتاب اوضاع و احوال پایان هزاره زرتشت را شرح میدهد. فصل دوم از آفتهای طبیعت و آشوبها و جنگها یاد میکند. فصل سوم به صورت گفت و شنودی است میان اهورامزدا و زرتشت درباره رستاخیز جهان.
مینوی خرد:
«دادِستان مینوی خرد» یا «احکام مینوی خرد» از اندرزنامههای پهلوی به شمار میرود که مطالبی دربارة آفرینش و رویدادهای اساتیری دارد. در زمینة نجوم نیز آگاهیهایی به چشم میخورد که به چند عنوان اشاره میشود: دوازده برج و هفت سیاره، وضع آسمان و زمین، ستارگان و خورشید و ماه، چگونگی آفرینش مخلوقات اورمزد و اهریمن و...
شاهنامه:
در میان شاهنامههایی که به نظم و به نثر بودهاند، شاهنامة فردوسی، نامدارترین و پرارجترین آنهاست و آگاهیهای مهمی را در بر دارد که برخی از بنیادهای اوستایی - پهلوی آنها، به دست ما نرسیده است. گاه یک واژه یا یک بیت از شاهنامه، کلیدی میباشد برای گشودن درهای راز استورهها، و میتواند روشنگر بسیاری از چیستانها در متنهای به جا ماندة کهن باشد. از این رو شایسته است تا شاهنامه را به گونهای هر چه دقیقتر با نوشتههای باستانی، تطبیق و برابری داد.
ریگودا:
«ریگودا» که کهنترین اثر ایرانیان هندی است، قدیمیترین سرودها در مجموعه وداها میباشد و نخستینِ آنها، در ایران پیش از کوچ به هند، به سرایش در آمده است. سرودههای ریگودا از نظر پیشینه و قدمت، پس از سرودههای اوستایی جای دارند. از این رو، برای پژوهش در تاریخ «استورهشناسی ودایی» لازم است اوستا به عنوان یک متن صحیح و قدیم، راهنما باشد و مورد بررسی قرار بگیرد. مطالعه ریگودا برای شناخت گوشههایی از فرهنگ ایران باستان، اهمیت بسزایی دارد.
تورات:
تورات مجموعهای است از کتابهای پیامبران یهودی که دربردارندة استورههای آفرینش، سرگذشت بنیاسرائیل و قوانین دینی میباشد. استورههای آفرینش تورات که در «سفر پیدایش» و «سفر خروج» به چشم میخورد، ریشههایی ایرانی دارد. هزاران سال پیش، گروههایی از ایرانیان در میاندورود (بینالنهرین) به سر میبردند که امروزه سومری خوانده میشوند. در میان ایرانیان سومری، پیامبر نامداری به نام ابرام یا ابراهیم پدیدار شد و برخی از تیرههای سومری با راهنمایی وی، به سوی فلستین کوچ کردند. به نظر میرسد که تیرههای دیگری از ایرانیان نیز به نام «ایبریان» یا عبریان از کنارههای غربی دریای خزر که «ایبریا» خوانده میشد، به پسرعموهای خود پیوستند. در طی سالیانی دراز، این مهاجران که استورههای سرزمین نخستین خود را فراموش نکرده بودند، چنان تغییر شکل دادند که به دشواری میشد نژاد و فرهنگ ایرانی آنها را دریافت.
دومین مرحله از رخنه بینشهای ایرانی در تورات، پس از گشودن بابل و آزادی یهودیان به دست کورش بزرگ، انجام گرفت. بویژه که تنی چند از پیامبران نامدار یهودی مانند عزرا، نحمیا، استر، دانیال و... در دربار شاهنشاهان هخامنشی به سر میبردند و با فرهنگ ایرانی آشنایی داشتند.
انجیل:
امروزه چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا مورد تایید دستگاه کلیسا میباشد. افزون بر این انجیلهای چهارگانه، انجیلهای دیگری نیز در دست بود. به نوشتة «بیرونی» در «آثارالباقیه»:
«پیروان مانی را جداگانه انجیلی است که از بدو تا ختم آن، با آنچه نصاری گفتهاند، مخالف است و پیروان مانی به آن معتقدند و چنین میپندارند که انجیل صحیح، همین است و بس؛ و آنچه را که مسیح آورده و بدان عمل نموده، موافق و مطابق با مظامین این انجیل است و غیر از آن، هر انجیل دیگری باطل، و پیروان آن، به مسیح آن را افترا زدهاند. و انجیل را نسخهای است که به انجیل سبعین موسوم و منسوب به بلامس است و در صدر آن، چنین مکتوب است که این نسخه را سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان پارسی نگاشته».
یوحنا، حواری مسیح، کتابی دربارة مکاشفات و رویاهایش دارد که مربوط به فرجام جهان بوده و در آن، آثار بینشهای مغانی کاملا آشکار است.
آپلود شده توسط:
farshid20
1394/11/09
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نبرد خدایان: جنگهای کیهانی در نوشتههای کهن ایرانی
خیلی برای تحقیاقاتم بدردم خورد
خلی خیلی ممنون